loading...

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بازدید : 11
دوشنبه 14 بهمن 1403 زمان : 8:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

دیده به جهان بگشود الگوی وفا عباس(ع)
آمد بکند یاری از دین خدا عباس(ع)

حق را که قسم دادم بر حق دو دست او
در بین دو دستش بود آمین دعا عباس(ع)

گر چه سر او بر نی رفته ز بغل اما
باشد به روی نیزه سرو شهدا عباس(ع)

لب تشنه اگر بیرون از شط فرات آمد
اما به عوض نوشید از جام بقا عباس(ع)

با یک تن پر تیر و بی دست ز زین افتاد
رفته است به معراج و نزد سعدا عباس(ع)

در مقدم او عالم گردیده چراغانی
ورد لب هر شیعه هر صبح و مسا عباس(ع)

جن و ملک و انسان شادند از این میلاد
تسبیح سمک باشد با مرغ هوا عباس(س)

از شوق لقای دوست، بی دست و سر و دیده
در خون خودش آن روز بنموده شنا عباس(ع)

تا زنده ام‌‌‌ای یاران، دم می‌زنم از ایشان
تا شافع من باشد در روز جزا عباس(ع)

برچسب ها
بازدید : 11
يکشنبه 13 بهمن 1403 زمان : 3:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

آمد به جهان حضرت خورشید کرامت
روشن شده عالم همه از نور امامت

میلاد حسین(ع) است دل از غصه رها شد
نامش همه دم ورد لب اهل ولا شد

یک بار دگر باغ ولا گشته شکوفا
در عرش خدا جشن ولادت شده بر پا

آن واسطه‌ی فیض خدای بشریت
آمد که شود راهنمای بشریت

آمد که دهد درس به ما مردم دنیا
درس شرف و عزت و آزادی و تقوا

هر بار که روید به لب او گل لبخند
از خنده‌ی او در دل ما آب شود قند

آمد به جهان تا بشود حجت دادار
امد که شود صاحب اندیشه‌ی بیدار

نوری است که تابیده به جان بشریت
روشن شده زان روح و روان بشریت

آمد که شود تاج سر اهل ولایت
آمد که دهد بر همگان درس شهادت

آمد که شود مجری احکام الهی
آمد که شود حافظ پیغام الهی

او آمد شد قاری قرآن خداوند
او آمد شد شمس فروزان خداوند

آمد که برد دل ز همه اهل سماوات
بر اهل زمین هم بشود قبله‌ی حاجات

آمد که شود ترجمه‌ی ساده‌ی قرآن
آمد که به جسم بشریت بدهد جان

آو آمد و شد ترجمه‌ی آیه‌ی تطهیر
بر تک تک آیات خدا او شده تفسیر

او آمد و شد مکتب او مکتب توحید
درسش همه آزادگی است و همه امید

او که نفر پنجم اصحاب کِسا(ع) شد
در روز جزا شافع هر اهل ولا شد

بازدید : 13
يکشنبه 13 بهمن 1403 زمان : 3:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

تو انتخاب خدایی، بخوان به نام خدایت
بشیر و راهنمایی، بخوان به نام خدایت

بدون تو همه عالم پر از مصیبت و درد است
به دردها تو دوایی، بخوان به نام خدایت

غبار غصه نشسته به قلب مردم دنیا
به قلبها تو جلایی، بخوان به نام خدایت

بخوان که بی تو ضعیفان بدون یاور و یارند
تو یاور ضعفایی، بخوان به نام خدایت

بدون تو همه عالم نداشت ارج و بهایی
تویی که شمش طلایی، بخوان به نام خدایت

محمدی و امینی و صادقی و شریفی
تو عزتی، توحیایی، بخوان به نام خدایت

برای آن که نشسته است نا امید به کنجی
تو آرزو و رجایی، بخوان به نام خدایت

صفای ملک وجود است از خلوص و صفایت
صفای هر دو سرایی، بخوان به نام خدایت

تو معدن حسنات و فضائلی و کرامات
تو بحر جود و سخایی، بخوان به نام خدایت

الا که شرط قبول نماز و راز و نیازی
تویی که روح دعایی، بخوان به نام خدایت

بدون تو همه عالم فناپذیر و تباه است
تویی که شرط بقایی، بخوان به نام خدایت

تویی که واسط فیض خدا به عالمیانی
دلیل فیض و عطایی، بخوان به نام خدایت

به روز حشر تویی شافع اهالی دنیا
شفیع روز جزایی، بخوان به نام خدایت

بازدید : 13
يکشنبه 13 بهمن 1403 زمان : 3:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

من تمام عمر خود را کنج زندان بوده ام
گوشه‌ی زندان اسیر ظلم عدوان بوده ام

دست و پاهایم همیشه در غل و زنجیر بود
من به یاد عمه ام زینب(س) پریشان بوده ام

لحظه‌‌‌ای غافل نبودم از غم جدّم حسین(ع)
در غم او روز و شب محزون و نالان بوده ام

من به جرم بی گناهی بوده ام در بند ظلم
چون که تنها حافظ اسلام و قرآن بوده ام

سوختم تا روشنی بخش ره مردم شوم
آری آری مثل یک شمع فروزان بوده ام

گر چه بودم در همه عمرم اسیر بندها
من به بند ظلمها ناجی انسان بوده ام

حجت اللهم من و هستم علی(ع) را جانشین
واسط فیض خدای حیّ رحمان بوده ام

ورد لبهایم همیشه بوده تسبیح خدا
کنج زندان شاکر خلاق سبحان بوده ام

لحظه‌‌‌ای غافل نبودم من ز الطاف خدا
چون که سرشار از شعور و دین و ایمان بوده ام

این جهان ارزانی دنیا پرستان تا ابد
من در این دنیای فانی همچو مهمان بوده ام

بازدید : 277
يکشنبه 3 خرداد 1399 زمان : 17:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

عید الله اکبراست امروز
دل و دیده منور است امروز

رمضان ماه ختم قران است
جشن رحمان و کوثر است امروز

هر که بوده است میهمان خدا
تاجی از فخر بر سر است امروز

آن که بوده مطیع حضرت حق
از همه خلق برتر است امروز

آن که از او خدا شده راضی
همه را میر و سرور است امروز

شوق شکرانه‌ی اطاعت حق
چشمها دیده‌ی تر است امروز

از ولای امیر عشق علی(ع)
به لب شیعه ساغر است امروز

صلوات خدا و اهل سما
به علی(ع) و پیمبر(ص) است امروز

هر کسی که مطیع یزدان شد
دل و جانش معطر است امروز

آن که یک ماه بندگی کرده است
سرفراز و مظفر است امروز

دلش از نور حق شده لبریز
آن که لبریز باور است امروز

مومنان جمله شاد و خرسندند
چون خداوند داور است امروز

مومنان را چه غم ز بی یاری
که خداوند یاور است امروز

به امید وصال یوسف عشق
دیده‌ها باز بر در است امروز

عید فطر است و همچو عید غدیر
عید الله اکبراست امروز

بازدید : 321
پنجشنبه 31 ارديبهشت 1399 زمان : 12:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

ای خدا عبد بی پناهم من
غرق عصیان و روسیاهم من
یا کریم العفو یا کریم العفو

گر بدم آقا گر بدم مولا
من به درگاهت آمدم مولا
یا کریم العفو یا کریم العفو

گر خطا کردم من پشیمانم
ای خدا بنگر چشم گریانم
یا کریم العفو یا کریم العفو

پای تا سر عبدی گنهکارم
کوله باری پر از خطا دارم
یا کریم العفو یا کریم العفو

من که در بند غم گرفتارم
سوی تو دست التجا دارم
یا کریم العفو یا کریم العفو

بنده‌ی غرق جرم و عصیانم
یارب از جرم خود پشیمانم
یا کریم العفو یا کریم العفو

شکر یارب من حیدری هستم
از عدوی حیدر(ع) بری هستم
یا کریم العفو یا کریم العفو

ای خدا جان حیدر(ع) و زهرا(س)
تو ببخشا جرم و گناهم را
یا کریم العفو یا کریم العفو

من که در دل حب علی(ع)دارم
کی سزاوار شعله‌ی نارم
یا کریم العفو یا کریم العفو

ما همه عبدیم و تو مولایی
دارم از تو یارب تمنایی
یا کریم العفو یا کریم العفو

ای خدا‌‌‌ای حلال مشکلها
ای خدا تعجیل در فرج فرما
یا کریم العفو یا کریم العفو

بازدید : 503
پنجشنبه 31 ارديبهشت 1399 زمان : 12:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

بنال‌‌‌ای نی که دلها غصه داره
بنال‌‌‌ای نی که دیده اشکباره
سر قران ناطق گشته منشق
دو چشم آسمون خون دوباره
2
بنال‌‌‌ای نی کبوترها غمینند
کنار چاه غصه می‌نشینند
زمینی‌ها عزادارند امشب
ملائک هم عزادار زمینند
3
به سینه غصه جانکاه است امشب
لباس غم تن ماه است امشب
شده محراب از خون علی(ع) سرخ
که غم‌ها در دل چاه است امشب
4
بنال‌‌‌ای نی که غم در سینه دارم
به درد و غصه و ماتم دچارم
امیرالمومنین(ع) در خاک افتاد
سیه شد بعد حیدر(ع) روزگارم
5
بنال‌‌‌ای نی که غم پایان ندارد
که درد شیعیان درمان ندارد
علی(ع)در خاک شد‌‌‌ای وای‌‌‌ای وای
دگر اسلام ما قران ندارد
6
بنال‌‌‌ای نی که دل شد خانه‌ی غم
همه عالم شده ویرانه‌ی غم
من از عشق علی(ع)سر مستم اما
ز داغش بر لبم پیمانه‌ی غم
7
بنال‌‌‌ای نی که وقت آه و زاری است
شب نالیدن و دل بی قراری است
بریزد خون سر از فرق حیدر(ع)
بنال‌‌‌ای نی که خون از دیده جاری است
8
بنال‌‌‌ای نی که هنگام عزا شد
سر حیدر(ع)ز ضرب کین دوتا شد
بریز‌‌‌ای خون دل از چشمه‌ی چشم
که از این غم قد اسلام تا شد
9
چرا رخت تن عالم سیاه است
چرا غم در دل آن حلقه چاه است
نیامد چون علی(ع)دیگر سر چاه
دو چشم چاه هم مانده به راه است
10
ریاکاران پست و بی بصیرت
چه آوردند بر روز حقیقت
امیرالمومنین(ع)را سرشکستند
قد اسلام خم شد زین مصیبت
11
بنال‌‌‌ای نی که شد هنگام زاری
بنال‌‌‌ای نی ولی گر نای داری
بنال‌‌‌ای نی علی(ع)رخت از جهان بست
تو هم چون ما غمین و داغ داری
12
من آن مستم که بشکسته سبویم
شب است و با خدا در گفتگویم
چو شمعی از غم حیدر(ع)بسوزم
که اشک دیده شد آب وضویم

بازدید : 613
پنجشنبه 31 ارديبهشت 1399 زمان : 12:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

گل زیبای حسن رایحه اش روح افزاست
پرورش یافته‌ی دست علی(ع) و زهراست

گلی از باغ بهشت است و ندارد همتا
به تماشا بنشینید که این گل زیباست

گل زهرا(س) رمضان را چه صفا بخشیده است
با گل فاطمه(س) این ماه بهار دلهاست

عطر جانبخش حسن(ع) در همه جا پیچیده است
که معطر همه‌ی دامن و دشت و صحراست

محو دیدار حسن(ع) یوسف مصری شده است
یوسف حیدر(ع) و زهرا(س) چقدر خوش سیماست

نه فقط با قدمش کرده زمین را گلشن
گل زهرا(س) و علی(ع) زینت عرش اعلاست

سروها هم سر تعظیم فرود آوردند
گل گلزار علی(ع) بسکه سهی و رعناست

ما گدائیم و در خانه‌ی او صف بستیم
او کریم است و نوازشگر محروم و گداست

علی(ع) و فاطمه(س) هستند چو دریا و حسن(ع)
گوهر و در گران مایه‌‌‌ای از این دریاست

گل بی خار که گویند گل فاطمه(س) است
صاحب حوض رسول(ص) است و شفیع فرداست

بازدید : 417
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 17:27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

جان به قربان تو‌‌‌ای دلبر رویایی من
یاد تو صبح و مسا مونس تنهایی من

قبله گاه منی و بی تو ندارم خور و خواب
دین و دنیای منی یار تماشایی من

بی تو امروز گرفتار جهنم شده ام
وعده‌ی حق تویی و جنت فردایی من

طاقتم طاق شده از غم هجران رخت
رفته از کف دگر آن صبر و شکیبایی من

طعنه بشنیده ام از دشمن و از دوست مدام
دم زدن از تو شده باعث رسوایی من

دانه‌‌‌ای بودم و با عشق تو دردانه شدم
عشق تو شد سبب رشد و شکوفایی من

دم گرم تو مرا داده حیات ابدی
ای مرا روح و روان روح مسیحایی من

یوسف فاطمه(س) هستی و گل باغ بهشت
خوبتر از همه‌‌‌ای ای گل زهرایی من

بازدید : 315
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 17:27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک شفق

دارم به سر هوای تو یا ایها العزیز
هر شیعه مبتلای تو یا ایها العزیز

هستم همیشه بر سر خوان کرامتت
ریزه خور سخای تو یا ایها العزیز

بر سر مراست تاج شرافت تمام عمر
چون بوده ام گدای تو یا ایها العزیز

شد با صفا ز مقدم تو عرش کبریا
ای جان من فدای تو یا ایها العزیز

من در تمام عمر زدم دم ز اهل بیت(ع)
در سایه‌ی لوای تو یا ایها العزیز

باشد رضای حضرت حق در رضای تو
من در پی رضای تو یا ایها العزیز

پوشیده اند بر تن من جامه‌ی بقا
چون گشته ام فنای تو یا ایها العزیز

غیر از جفا ندیده‌‌‌ای از من تو سالهاست
شرمنده‌ی وفای تو یا ایها العزیز

دردم بده که درد تو درمان دردهاست
من تشنه‌ی دوای تو یا ایها العزیز

گردد میسر امر فرج یا امام عصر(عج)
با ذکر ربنای تو یا ایها العزیز

عیدی شیعه دیدن رخسار ماه توست
دست من و عطای تو یا ایها العزیز

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 185
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 348
  • بازدید ماه : 373
  • بازدید سال : 1112
  • بازدید کلی : 17436
  • کدهای اختصاصی