عید الله اکبر است امروز
دل و دیده منور است امروز
ای خدا عبد بی پناهم من
غرق عصیان و روسیاهم من
یا کریم العفو یا کریم العفو
بنالای نی که دلها غصه داره
بنالای نی که دیده اشکباره
سر قران ناطق گشته منشق
دو چشم آسمون خون دوباره
2
بنالای نی کبوترها غمینند
کنار چاه غصه مینشینند
زمینیها عزادارند امشب
ملائک هم عزادار زمینند
3
به سینه غصه جانکاه است امشب
لباس غم تن ماه است امشب
شده محراب از خون علی(ع) سرخ
که غمها در دل چاه است امشب
4
بنالای نی که غم در سینه دارم
به درد و غصه و ماتم دچارم
امیرالمومنین(ع) در خاک افتاد
سیه شد بعد حیدر(ع) روزگارم
5
بنالای نی که غم پایان ندارد
که درد شیعیان درمان ندارد
علی(ع)در خاک شدای وایای وای
دگر اسلام ما قران ندارد
6
بنالای نی که دل شد خانهی غم
همه عالم شده ویرانهی غم
من از عشق علی(ع)سر مستم اما
ز داغش بر لبم پیمانهی غم
7
بنالای نی که وقت آه و زاری است
شب نالیدن و دل بی قراری است
بریزد خون سر از فرق حیدر(ع)
بنالای نی که خون از دیده جاری است
8
بنالای نی که هنگام عزا شد
سر حیدر(ع)ز ضرب کین دوتا شد
بریزای خون دل از چشمهی چشم
که از این غم قد اسلام تا شد
9
چرا رخت تن عالم سیاه است
چرا غم در دل آن حلقه چاه است
نیامد چون علی(ع)دیگر سر چاه
دو چشم چاه هم مانده به راه است
10
ریاکاران پست و بی بصیرت
چه آوردند بر روز حقیقت
امیرالمومنین(ع)را سرشکستند
قد اسلام خم شد زین مصیبت
11
بنالای نی که شد هنگام زاری
بنالای نی ولی گر نای داری
بنالای نی علی(ع)رخت از جهان بست
تو هم چون ما غمین و داغ داری
12
من آن مستم که بشکسته سبویم
شب است و با خدا در گفتگویم
چو شمعی از غم حیدر(ع)بسوزم
که اشک دیده شد آب وضویم
گل زیبای حسن رایحه اش روح افزاست
پرورش یافتهی دست علی(ع) و زهراست
جان به قربان توای دلبر رویایی من
یاد تو صبح و مسا مونس تنهایی من
دارم به سر هوای تو یا ایها العزیز
هر شیعه مبتلای تو یا ایها العزیز
دیدهی ما چشمهی خون در عزای زینب(س) است
شیعه با اندوه و ناله همنوای زینب(س) است
یارب سپاس آل علی(ع) رهنمای ماست
شمس هدی جمال علی(ع) رهنمای ماست
ای پناه بی پناهان یا جواد(ع)
ای به هر دردی تو درمان یا جواد(ع)
تعداد صفحات : 1